داشتن محتوای نوشتاری جذاب مدتهاست که یکی از مهمترین دغدغههای صاحبان کسب و کار شده است.
در بیشتر آگهیهای استخدام تولیدکننده محتوا، یکی از ویژگیهای مورد نیازی که قید شده، توانایی نگارش محتوای جذاب است.
محتوای نوشتاری جذاب سرمایهای ارزشمند است که یک کسب و کار را دگرگون میکند
این محتوا میتواند در شروع کار، بازدهی مناسبی داشته باشد و باعث افزایش فروش و خدمات یا معرفی و تثبیت جایگاه برند شود اما:
- آیا این محتوای جذاب میتواند برای دورههای بعدی کسب و کار مانند همان آغاز کار، باعث رشد آن شود؟
- آیا این محتوا میتواند همچنان مخاطبان قبلی را حفظ کند؟
- آیا محتوای جذاب میتواند همواره مخاطبان بیشتری را جذب کند؟
برای بررسی پاسخ این سوالات در ادامه مقاله همراه ما باشید.
پیش از آن اگر میخواهید درباره محتوای متنی و انواع آن بدانید میتوانید مقاله محتوای متنی چیست و چه انواعی دارد؟— قسمت اول را مطالعه کنید.
حجم و تعدد محتوای نوشتاری در دنیای دیجیتال به اندازهای زیاد و انبوه است که رقابت را برای کسب و کارها در این زمینه بسیار دشوار و زمانبر کرده است.
در این میان، داشتن جذابیت، ویژگی است که به نظر میرسد، میتواند در فضای رقابتی تولید محتوا، تعیینکننده برنده باشد.
چرا که محتوای نوشتاری جذاب میتواند شانس دیده شدن، کلیک گرفتن و … را افزایش دهد.
مخاطبان محتوای نوشتاری به محتوایی که متفاوت و خاص نوشته شده باشد واکنش نشان میدهند و جذب آن میشوند.
اما این جذابیت برای ادامه راه و به دست آوردن وفاداری و همراهی مخاطبان کافی نیست؛ مخاطب کنونی محتوا به چیزی بیشتر از جذابیت نیاز دارد.
محتوای نوشتاری جذاب چه چیزی کم دارد؟
پیش از هر چیز باید بدانیم که جذابیت در محتوا چیست و چه عواملی سازنده جذابیت محتوا است؟
نوشتن محتوا به لحن گفتاری تا حدودی جذاب است.
ولی این جذابیت حد و مرزی دارد.
چرا که این روزها انواع و اقسام لحنهای گفتاری جذاب را در محتوای متنی میبینیم، بنابراین این ویژگی منحصربهفردی نیست و داشتن آن چندان دشوار نیست.
در واقع راحتترین ویژگیای که میتوان در یک متن گنجاند تا باعث جذابیت آن شود، لحن گفتاری است.
اهمیت عنوان در محتوای نوشتاری
ویژگی دیگر عنوانها و زیر عنوانهای محتواست.
همانطور که میدانید عنوان بار عمدهای از جذابیت یک متن را به دوش میکشد، عنوان کوتاه، کنجکاویبرانگیز، جالب و باب روز میتواند باعث دیده شدن یک متن شود.
به همین ترتیب عنوان نامناسب میتواند یک متن را هدر بدهد و جلوی دیده شدن آن را بگیرد.
عنوان از حساسیت زیادی برخوردار است، به این معنی که فاصله یک عنوان جذاب با یک عنوان زرد به اندازه تار مویی است!
کم نیستند عنوانهایی که از مرز جذابیت عبور کردهاند و به دام ابتذال افتادهاند و در واقع شأن محتوا را زیر سوال بردهاند.
جذابیت موضوع
ویژگی دیگر جذابیت موضوع است که البته نمیتوان آن را به عنوان یک ویژگی عمومی مطرح کرد.
چون جذابیت هر موضوعی برای مخاطبان مختلف، تفاوتهای زیادی دارد در عین حال در حوزه تولید محتوا، موضوع چندان اهمیتی ندارد.
چرا که تولیدکنندگان محتوا باید بتوانند درباره بیشتر موضوعات بنویسند و به آنها جذابیت ببخشند.
ساختار محتوا
ویژگی دیگر، ساختار محتواست.
این ویژگی فنی اگر به درستی انجام شود، میتواند باعث کاهش نرخ پرش شود.
حتما شما هم محتوای نوشتاری را که ارزش خواندن زیادی دارد اما ساختار نادرستاش این ارزش را کم کرده است دیدهاید.
متنهایی طولانی بدون داشتن زیر عنوان، تصویر، جدول، بولت پوینت، سوتیتر و فونتهای نامناسب، از جمله همین محتواهای بدون ساختار هستند.
همچنین نداشتن مقدمه، طرح مساله، بدنه و جمعبندی از دیگر نقصهایی است که از ارزش و جذابیت محتوا به شدت میکاهد.
بینقص بودن نوشتار یک متن
عامل دیگر ایجاد جذابیت محتوا، بینقص بودن نوشتار یک متن است.
رعایت اصول ویرایشی، علائم نگارشی، رواننوشتن، پایبندی به زبان فارسی، پرهیز از دشوارنویسی، باعث آسان فهم شدن محتوا و در نتیجه جذابیت آن میشود.
در صورتی که متنی تمام این ویژگیها را داشته باشد، میتواند به جذابیت بیعیب و نقص خود ببالد، اما این همه ماجرا نیست!
همانطور که در مقدمه گفتیم، جذابیت ویژگیای منحصربهفرد نیست و وقت آن رسیده است که در معنای جذابیت بازنگری کنیم. عواملی که گفتیم در صورتی که به جذاب شدن یک متن منجر شود، باز هم چیزی کم دارد و آن مایه است!
مایه محتوای نوشتاری به چه چیزی گفته میشود؟
مایه محتوا، یعنی داشتن ویژگی گرهگشایی!
مایه محتوا همان چیزی است که محتوا برای آن خلق شده است.
این مایه چیزی نیست جز اطلاعات، آگاهی و دانش که محتوای نوشتاری کنونی از آن بیبهره است.
همانطور که میدانید محتوای کپی، تکراری، بیمایه و بیارزش دنیای دیجیتال را اشباع کرده است.
آن چه کیمیا شده، محتوای ارزشمند و با مایه است.
محتوای ارزشمند فقط خلاقانه و جذاب نیست.
بلکه گرهگشا است، پاسخی است به سوالات مخاطب، آجری است روی دیوار دانش و آگهی او.
چطور نیاز مخاطب را شناسایی کنیم؟
برای دانستن نیاز مخاطب به دانش گرهگشا، کافی است خودمان را جای او بگذاریم.
البته قطعا فرایندی که در ادامه خواهیم گفت برای ما هم پیش آمده است:
برای یافتن پاسخ سوال، به دست آوردن اطلاعات درباره چیزی و … شروع به جستوجو میکنیم.
واژههای کلیدی مختلف را جستوجو میکنیم، صفحات بیشماری برای ما نمایش داده میشود.
تیترها همه با اندکی تفاوت یکی هستند.
مقدمهها، ساختارها کم و بیش شبیه هم هستند.
چندین صفحه را باز میکنیم، میخوانیم، چیزی عایدمان نمیشود.
صفحات دیگر هم به همین ترتیب این گشتن بیحاصل، تا جایی ادامه مییابد که اگر ممکن باشد، حتی برای یافتن آن آگاهی که در پیاش هستیم به زبان انگلیسی هم جستوجو کنیم، چرا؟
چون محتوای فارسی در داشتن مایه شکست خورده و نتوانسته پاسخگوی ما باشد!
این وضعیت یعنی سرخوردگی و ناامیدی مخاطب که تولید محتوای به ظاهر جذاب اما بیمایه یکی از عوامل اصلی ایجاد آن است.
اگر قرار است برای کسب و کارمان شروع به بازاریابی محتوایی کنیم و به این خیل بیمایگی چیزی اضافه کنیم، بهتر است هرگز شروع به تولید محتوا و بازاریابی آن نکنیم.
در عوض اندکی تامل کنیم، مخاطب را بشناسیم.
نیازهای او را دریابیم تا بتوانیم پاسخی برای نیازهایش پیدا کنیم.
مخاطبی که پاسخ سوالاتش نزد ماست، خودبهخود جذب و وفادار خواهد شد و نیازی نیست تا کسب و کارمان را به هر قیمتی که شده جلوی چشمش به نمایش بگذاریم.
محتوای با مایه و آگاهیبخش، هر چند فرایندی طولانیتر و هزینهای بیشتر دارد اما میتواند هدفی را که محتوای جذاب و بیمایه نمیتواند در طولانی مدت حاصل کند، در مدتی کوتاه به دست بیاورد.
اگر شما هم تجربه یا نظری درباره جذابیت محتوا دارید، مشتاقانه در انتظار خواندن آن هستیم.
2 دیدگاهها
واقعا خوب گفتید. مهم ترین موضوع پاسخگویی به نیاز مخاطبانمان است. پس باید بدانیم گره کارشان کجاست تا بتوانیم گره گشای آنها باشیم.
ممنون بابت مقاله ی مفیدتون.
ممنونم از توجه شما